شعر در مورد اسم خاطره
شعر در مورد اسم خاطره ,شعر درباره اسم خاطره,شعر با اسم خاطره,شعر در مورد اسم خاطره,شعر برای اسم خاطره,شعری درباره اسم خاطره,شعری با اسم خاطره,شعری در مورد اسم خاطره,شعری برای اسم خاطره,شعری درمورد اسم خاطره
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم خاطره برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
در خاطره ی خانه صدای تو نشسته است
این پنجره عمریست به پای تو نشسته است
شعر درمورد اسم خاطره
اینجا منم و خاطره هایی تمام تلخ
اقرار میکنم درآمدم از پا … دلم گرفت …
شعر درباره اسم خاطره
برگ برگ خاطرات کهنه را وا می کنم
حاصل آن روزهایم را تماشا می کنم
شعر با اسم خاطره
خیس از مرور خاطره های بهار بود
ابری که روی صندلی چرخدار بود
شعر در مورد اسم خاطره
کوچه درکوچه به دستان توعادت میکرد
شهری ازخاطره منهای کسی هست که نیست
شعر برای اسم خاطره
به عکس های خودم خیره ام ، کدام منم ؟
زمانه خاطره های مرا کجا برده است
شعری درباره اسم خاطره
مثل کوهی که به تهدید فرو میریزد
مثل ارگی که فقط خاطره از بم دارد؛
شعری با اسم خاطره
حوض این خاطره را گرچه پر از گِل شده است
قول دادم به خودم بعد تو کاشی نکنم!
شعری در مورد اسم خاطره
همیشه در دل همدیگریم و دور از هم
چقدر خاطره داریم با مرور از هم
شعری برای اسم خاطره
مثل کبوتری نگرانم که هر غروب
از پشت بام خاطره هایم پریده ام
شعری درمورد اسم خاطره
و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را…!
شعر درمورد اسم خاطره
آه ای همدم دیرینه مرا یادت هست
ذره ای از من و آن خاطره ها یادت هست
شعر درباره اسم خاطره
رفتیّ و من بی خاطره در خویش شکستم
در نامه نوشتم : نگَزیده ست کَک من
شعر با اسم خاطره
باز باران پر از خاطره ای می بارد
لحظه هایم عطش خشکی صحرا دارد
شعر در مورد اسم خاطره
راه می افتم وسط خاطره ها.
انگار باران می بارد،
از چشم های من یا آسمان؟
نمی دانم!
شعر برای اسم خاطره
دوستت دارم
با خاطره ای که هرگز به خاطرم نیست
شعری درباره اسم خاطره
می چرخم
و دنیای تو را
با چین های دامنم
به کشف بکر یک خاطره دور می رسانم
موهایم را نباف
این وحشی رام نشدنی سیاه
تجسم پریشانی قلب من است
وقتی تو نگاهم نمی کنی.
شعری با اسم خاطره
چشم وا کردم و دیدم که خدایم تو شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم تو شدی
شعری در مورد اسم خاطره
شالِ من
نمیتواند خاطرهی شانههایت را از خاطر ببرد
شعری برای اسم خاطره
رو به آسمان آبی پر خاطره
از تو گفته ام، تو را خواسته ام
شعری درمورد اسم خاطره
یک نفر هست
که خود نیست
ولی خاطرهاش
صبح ِ هر روز
مرا سخت بغل میگیرد.
شعر درمورد اسم خاطره
مسیح نیستم
اما
تنها که می شوم
خاطره های زیادی را
زنده می کنم…
شعر درباره اسم خاطره
تنها
هنگامی که خاطره ات را می بوسم
درمی یابم دیری است که مرده ام
شعر با اسم خاطره
قصه زلفش چون نمی گویم به کس
زانکه خاطره ها پریشان می شود
شعر در مورد اسم خاطره
چون روشنی، از دیده ما رفتی
با خاطره باد صبا رفتی
شعر برای اسم خاطره
همه در خاطرم از شاهد رؤیائی خویش
بگذرد خاطره با دلکشی رؤیایی
شعری درباره اسم خاطره
فرخ خاطر من خاطره شهر شماست
خود غم آبادم و خاطر فرح آباد هنوز
شعری با اسم خاطره
با چنین دلکشی ای خاطره یار قدیم
حیفم آید که تو در خاطر اغیار آئی
شعری در مورد اسم خاطره
نکرده دانه خود پاک چون ستاره صبح
غبار خاطره این آسیانباید شد
شعری برای اسم خاطره
اسرار جهان چگونه پوشیده شود
بر خاطره آنکه با تو محرم باشد
شعری درمورد اسم خاطره
چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم
خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم
شعر درمورد اسم خاطره
مرده بودم من و این خاطره عشق و شباب
روح من بود و پریشان به مزار آمده بود
شعر درباره اسم خاطره
زندگی حکمت اوست
زندگی دفتری از خاطره هاست
چند برگی را تو ورق خواهی زد
ما بقی را قسمت
شعر با اسم خاطره
دلتنگ نشدی ببینی چگونه خوبترین خاطره ها
بی رحم ترینها میشود
شعر در مورد اسم خاطره
کابوس نبودی که رهایت بکنم
از خاطره عشق جدایت بکنم
آنقدر عزیزی که دلم می خواهد
هر چیز که دارم فدایت بکنم
شعر برای اسم خاطره
گاهی میان بی رحمی هایت محبت کنی بد نیست
نگذار روزی که جدا شدیم
خجالت زده ی خاطره هایم باشی
شعری درباره اسم خاطره
به صدایت که معتاد شدم
رفتی حالا هر روز خاطره تزریق میکنم
شعری با اسم خاطره
دلتنگی سهم ماست
از خاطراتی که یک روز خاطره نبودند، زندگی بودند
شعری در مورد اسم خاطره
ای ارزنده ترین خاطره زیبایی
زندگی را به بهانه تو بهانه کردم
شعری برای اسم خاطره
لطفا طوری خاطره بسازید
که بعد از شما هم بتوان زندگی کرد
شعری درمورد اسم خاطره
تو نیستی
خاطراتت ضعیف گیر آورده اند
شعر درمورد اسم خاطره
تمنا دارم از آسمان که اگر حتی قطره ای خوشبختی بارید
بر روی گونه تو باشد.
شعر درباره اسم خاطره
همه غم منی تو
غم دنیا که غمی نیست
من ازت خاطره دارم
خاطره درد کمی نیست !
شعر در مورد اسم خاطره
روبرویم ، سراب
پشت سر ، خاطرات
نازنینم ، کدامین طرف سوی توست
شعر با اسم خاطره
عادت به مسواک زدن
دندانها را سپید میکند
و تکرار هر شب خاطرات ، موها را
شعر برای اسم خاطره
می خواهم مُچاله و خیس
در آغوشش بمانم !
از پهن شدن بر بند خاطرات بیزارم
شعری درباره اسم خاطره
چنان بر خاطراتت باریده ام
به هر بندی بیاویزی شان
خیس من اند
شعری با اسم خاطره
عاشق جمله هایی ام که وقتی میخونی
یه نفس عمیق پشتش میکشی
و تو یه ثانیه یه دنیا خاطره میاد جلو چشمت
شعری در مورد اسم خاطره
از آدمای شـــَـهر بیزارم
چون با یکیشون خاطره دارم
شعری برای اسم خاطره
کاش خودت هم مثل خاطراتت
برای ماندن سرسخت بودی
شعری درمورد اسم خاطره
خطــر داشتـــ
امــا !
خاطرتـــ می ارزید که از تـــو این همه خاطـــره بسازم !
شعر درمورد اسم خاطره
ما خاطره ها را می سازیم
و خاطره ها ما را ویران می کنند
شعر درباره اسم خاطره
طب سوزنی عجیبی ست مرور خاطراتت
تمام سوزن ها
یکجا در قلب آدم فرو می رود !
شعر با اسم خاطره
ضربدر هاى قرمز میزنم
به خاطراتم این روزها
که یادم بماند که یادم نماند این روزها
شعر در مورد اسم خاطره
خوشا
به حال خواب
که گاهی تو را می بیند
شعر برای اسم خاطره
عکس هایت ،
هنوز برایم می خندند
و من هر روز به بهانه ی یک خنده ی تازه
صد بار نگاهشان مینکم
شعری درباره اسم خاطره
شب ها خوابم نمی برد…
از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم بی انصاف…
محکم زدی ، جایش مانده است
شعری با اسم خاطره
چقــدر باید بگذرد
تا مـن در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد میشوم،
تنـــم نلــرزد…
بغضــم نگیــرد
شعری در مورد اسم خاطره
ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ . . .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﯾﮏ جایی
به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ
ﺑﺮمی گردد !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ !
ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ !
شعری برای اسم خاطره
گاهی باید فاتحه خاطره ای رو خوند !
وگر نه همون خاطره فاتحه تو رو می خونه
شعری درمورد اسم خاطره
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده
تا قبل از سیل برگرد …
سیل که بیاید همه را با خود می برد
حتی خاطراتت را !
شعر درمورد اسم خاطره
راه می افتم وسط خاطره ها.
انگار باران می بارد،
از چشم های من یا آسمان؟
نمی دانم!
شعر درباره اسم خاطره
می چرخم
و دنیای تو را
با چین های دامنم
به کشف بکر یک خاطره دور می رسانم
موهایم را نباف
این وحشی رام نشدنی سیاه
تجسم پریشانی قلب من است
وقتی تو نگاهم نمی کنی.
شعر با اسم خاطره
رو به آسمان آبی پر خاطره
از تو گفته ام، تو را خواسته ام
شعر در مورد اسم خاطره
ﺧﺴﺘﻪ،
ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ،
ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ..
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ
ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ!
ﺑﻌﺪﻫﺎ..
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
شعر برای اسم خاطره
ساز دست هایم را کوک کرده ام
تو را می شناسند
مگر می شود
خاطره باشد و تو نباشی .. ؟
شعری درباره اسم خاطره
خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز
برایم شادی است و اندوه
شعری با اسم خاطره
قصه زلفش چون نمی گویم به کس
زانکه خاطره ها پریشان می شود
شعری برای اسم خاطره
چون روشنی، از دیده ما رفتی
با خاطره باد صبا رفتی
شعری در مورد اسم خاطره
فرخ خاطر من خاطره شهر شماست
خود غم آبادم و خاطر فرح آباد هنوز